| « عید ولایت مبارک | بیست و پنج ذی القعده » |

آن ترسناك و نفرت آفرين است، اين فريبنده و جذّاب،آن، افراد را به دفاع و مقاومت وا مىدارد، اين به استقبال و پذيرش مىفرستد.
كشته آن، « شهيد » است و مرده اين، پليد !
شهادت، دوست داشتنى است، امّا ابتذال، نفرت انگيز.
در هجوم نظامى، دشمن اعلام جنگ و دشمنى مىكند و مهاجم فرهنگى، اعلام دوستى !…
در حمله نظامى، صفير اوّلين گلوله، همه را متوجّه خطر مىسازد، امّا در تهاجم فرهنگى گاهى تا شليك گلوله آخرِ دشمن، هنوز عدّهاى شبيخون را باور نمىكنند.
آن پيداست، اين پنهان !
در آنجا، زمين از دست مىرود، اينجا شرف و دين.
آنجا، درگيرى با دشمن، در مرزهاست، اينجا آسيب از حمله دشمن، درون خانههاست.
آنجا، بمبهاى خوشهاى مىريزند، اينجا شكّ و دودلى مىانگيزند.
آنجا سلاح، موشك و بمب است، اينجا ماهواره و امواج تصويرى.
در ميدان حمله نظامى، پادگانها، مقرّها و خطوط و خاكريزها بمباران مىشود، در تهاجم فرهنگى مدرسهها مطبوعات، انديشهها و عقيدهها.
در آن درگيرى، كوه و دشت و دريا ميدان برخورد است، در اين مقابله، نبرد در عرصه مجلاّت، رمانها، فيلمها و كتابهاست.
آنجا ميدان مبارزه محدود است، اينجا گسترده، جاد محبت اهل بيت، كارى فرهنگى و احداث خاكريز دفاعى در برابر « شبيخون فرهنگى » است، اين نوشته كه مقايسهاى ميان هجوم نظامى و تهاجم فرهنگى است، براى تكميل اين بحث، آورده مىشود
****
نه « مرز »، تنها آبى و خاكى است، نه حمله، تنها زمينى و هوايى !
نه هجوم، فقط نظامى است، نه شكست و ضربه، فقط مادّى.
« تهاجم فرهنگى »، خطرناكتر از « هجوم نظامى » است.
در هجوم نظامى، طمع به خاك است و زمين، در شبيخون فرهنگى طمع به اخلاق است و دين !
هجوم نظامى با سر و صدا و سرعت است، تهاجم فرهنگى، آهسته و آرام.
فرم در حال بارگذاری ...